پشت پرده حذف چهره های سعودی از سوی بن سلمان چیست؟-راهبرد معاصر
فواد حسین: تهدید‌های آشکاری از سوی رژیم اسرائیل علیه عراق وجود دارد نماینده ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی: قطعنامه شورای حکام تعاملات میان ایران و آژانس را نادیده گرفته است قطعنامه شورای حکام علیه ایران تصویب شد پاسخ ایران به قطعنامه آژانس؛ راه‌اندازی مجموعه قابل‌توجهی از سانتریفیوژ‌های جدید و پیشرفته والری زالوژنی: جنگ جهانی سوم رسماً آغاز شده است وزیر خارجه ایران: عملیات وعده صادق ۳ علیه اسرائیل حتما انجام خواهد شد بیانیه مشترک ۷+۱ کشور در حمایت از ایران در نشست شورای حکام کمال خرازی: رای دیوان بین‌المللی کیفری در صدور حکم بازداشت نتانیاهو رسواکننده غربی‌هاست نماینده ایران در سازمان ملل: شورای امنیت به مصونیت اسرائیل پایان دهد شهردار یک شهر در ایالت میشیگان: برای دستگیری «نتانیاهو» و «گالانت» آماده‌ایم قطعنامه ضدایرانی امشب به رأی گذاشته می‌شود؛ ۶درخواست ۳کشور اروپایی از ایران آغاز فعالیت عراقچی در شبکه اجتماعی بلواسکای واکنش‌ها به حکم دادگاه لاهه برای بازداشت نتانیاهو بیانیه ضدایرانی تروئیکای اروپایی درباره برجام ادعای اتحادیه اروپا: اقدامات هسته‌ای ایران «توجیه غیرنظامی معتبر» ندارد
راهبرد معاصر بررسی می کند:

پشت پرده حذف چهره های سعودی از سوی بن سلمان چیست؟

در واقع بن سلمان در عرصه فعالیت های خود در مسیر ستیز با بسترهای کلاسیک قدرت در سعودی (نهادها یا افراد) ضمن برجسته سازی تعارضات خود با آنها با تاکتیک نمادین منفعت رسانی به مردم، یک فضای توپولوژیک با ویژگی های مجموعه ای به هم مرتبط را در جهت حصول به اهداف مورد نظرش ترسیم کرده است.
مصطفی مطهری؛ تحلیلگر مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۷ - ۱۴ تير ۱۴۰۰ - 2021 July 05
کد خبر: ۹۴۰۶۱

اهداف پشت پرده بن سلمان در خصوص حذف چهره های سعودی چیست؟

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ محمد بن سلمان در طول دوران تصدی اش بر کرسی ولیعهدی سعودی از سال 2017 تاکنون تلاش هایش را بر دو مبنا و با حصول به دو هدف چیده است؛  اول کسب توجهات عمومی – اجتماعی به خود و دوم مقابله با هر گونه تهدیدی که می تواند در آینده به او و جایگاهش آسیب بزند. در واقع بن سلمان برای ایجاد حاشیه های امنیت پیرامون موقعیت سیاسی خود به عنوان ولیعهد سعودی از ابزارهای مختلفی استفاده کرده است. با این وجود گزینه پاکسازی و حذف تمامی شخصیت هایی که احتمال می رود تهدیدآفرین شوند در کانون توجه ولیعهد سعودی بوده است، که صدور حکم اعدام برای «فهد بن ترکی بن عبدالعزیز» فرمانده سابق نیروهای سعودی در یمن به اتهام «خیانت بزرگ» یعنی کودتا علیه پادشاه و ولیعهد نمونه اخیر سیاست پاکسازی متنفذین سیاسی در خاندان سعودی از سوی بن سلمان است. نکته جالب اینجاست که بن سلمان در این باره هیچ گونه محدودیتی برای خود قائل نیست؛ بطوریکه در راستای پروژه حذف رقبا، هم به عرصه سیاسی و نخبگان دارای نفوذ در این عرصه توجه دارد و هم عرصه دین و نخبگان دینی با قابلیت های بسیج سیاسی.

 

در حقیقت بن سلمان با تکیه و اعتماد به توصیه های حلقه اول معتمدینی که پیرامون او هستند و اکثراً نیز از جمله افرادی می باشند که از ابتدای حضور بن سلمان در کانون اصلی قدرت و تصمیم گیری سعودی همراه وی بوده اند، تصمیم گیری ها را به مرحله اجرا در می آورد. از این رو عمده تصمیمات و اقدامات ولیعهد را که این معتمدین نیز در اتخاذ آن نقش داشته اند را بدون کم و کاست در فوریت انجام می دهند. در واقع بن سلمان با اتکا به توان و اشراف اطلاعاتی این گروه اطلاعاتی - عملیاتی تحت امرش عمده طرح ها و برنامه های مبتنی بر سناریو سازی ها جهت حصر، زندانی، ضبط اموال به بهانه فساد ستیزی و حذف با اتهامات امنیتی را به منصه اجرا می رساند.

 

واقعیت این است که بن سلمان با طرح سناریوهای مذکور در جهت تحکیم جایگاه سیاسی خود و تضمین آینده اش، هدف مهم تر دیگری را دنبال می کند؛ هدفی که می تواند از وی یک شخصیت ملی بسازد که در یک اجماع ملی فارغ از جنسیت ها و حتی هویت های موجود از انواع و اشکال مختلف مورد وفاق باشد. بنحوی که بن سلمان در تلاش است تا با اجرای برنامه ها و طرح های حذف مخالفان با قابلیت های تهدید، از اجتماع و همراه سازی بدنه های اجتماعی در بخش های مختلف با خود ذیل طرح اتهاماتی چون فساد مالی – پولی و دخل و تصرف آنها به سود مردم و حتی مصرف آن در ظرف مسائل اجتماعی و اصلاحات فرمایشی در جهت ارتقاء نقش های اجتماعی – عمومی با هدف فتوح قلوب مردم به سمت پیاده سازی سیاست های مذکور گام بر می دارد.

 

شایان به ذکر است که واقعیات رفتاری – عملکردی بن سلمان در عرصه سیاست ورزی و تمرین برای حضور در رأس هرم قدرت و تصمیم گیری در سعودی بر این امر دلالت دارد که ولیعهد سعودی تلاش دارد تا به عنوان یک متغیر قطبش«polarization»(پوشش دهنده توزیع قدرت در مجموعه حاکمیت و تعریف دوگانه خودی – غیر خودی) در پهنه سیاست داخلی و سپس عرصه خارجی، در قالب مغناطیس قدرت خود را نشان دهد؛ از این رو در راستای بالا بردن ضرایب موفقیت این سیاست راهبردی از هر گونه تاکتیک، ابزار و وسیله ای استفاده خواهد کرد که فراهم کردن مطالبات حداقل جامعه، بخشی از این ابزار در بازی سیاست و قدرت بن سلمان به شمار می آیند.

 

محمد بن سلمان بر اساس برآوردهای مختلف از آینده قدرتش و میزان اعتبار نازلی که میان الیت های سیاسی – دینی دارد به این نتیجه رسیده است که برای کنترل واحد سیاسی سعودی در مقام پادشاه آینده که با یک انتصاب هنجارشکنانه بر خلاف سنت های نانوشته انتقال قدرت(انتقال عرضی قدرت از برادر به برادر) در میان پسران عبدالعزیز بنیان گذار نظام پادشاهی سعودی، از طرف پدرش به ولیعهدی (با کنار زدن محمد بن نایف) منصوب گردید، راه حل را آرایش مهره های بازی در بازی ساز قدرت در سعودی، انضمامی سازی معادلات قدرت در شکل زنجیره ای و متصل بهم تعریف کرده است. بطوریکه  تشدید سازوکارهای پلیسی – امنیتی و برخورد قهری با مخالفان و با کم کردن دامنه نفوذ شخصیت های سیاسی – دینی در عرصه تصمیم گیری و نهادینه سازی رویکردهای ارعاب و ترس در میان آنها که هر گونه مخالفت با او عواقب سنگینی دارد، راهبرد انحصارسازی در قدرت را پیش گرفته است. حصول به این امر برای بن سلمان از طریق نابود کردن سازمان های تاریخی قدرت در این کشور در بخش های سیاسی – دینی و تملک تمامی آنها در دست خود و حتی واگذاری بخش محدودی از این اختیارات به مردم انجام گرفته است. در بیانی جامع تر اینکه از بین بردن نقش هیتروداکسیک (دخالت حداکثری) نهادهای قدرت به معنای افزایش گزینه های قدرت در دست ولیعهد خواهد بود که در این عرصه مردم نیز بازوی کمکی او علیه قدرت های کلاسیک سعودی خواهند بود که با اعطاء اختیارات و تصویب قوانین جدید به سود مردم سعی کرده است تمایلات عمومی را به سمت خود و اهدافش سوق دهد. 

 

امر مسلم این است که سیاست پاکسازی های محمد بن سلمان در قالب فیلترهای تعریفی از مسائل مالی و امنیتی و ... در منظومه فکری – عملیاتی او در ساختار قدرت و سیاست در سعودی در جهت منافع او انجام می گیرد. اما با این حال نباید فراموش کرد که بن سلمان با تغییر کلان روندها در عرصه سیاست و قدرت مدل نظام سیاسی مورد نظرش را تولید می کند. در واقع بن سلمان در عرصه فعالیت های خود در مسیر ستیز با بسترهای کلاسیک قدرت در سعودی(نهادها یا افراد) ضمن برجسته سازی تعارضات خود با آنها با تاکتیک نمادین منفعت رسانی به مردم، یک فضای توپولوژیک با ویژگی های مجموعه ای به هم مرتبط را در جهت حصول به اهداف مورد نظرش ترسیم کرده است. اگر چه برحسب مرز بندی های سیاسی – دینی میدان کنش گری حاوی شاخص ها و ویژگی هایی از فضای هاسدورف یا فضای جداسازی شده از هم محسوب می شوند اما از حیث عملیاتی – راهبردی، فضاهای در نظر گرفته شده در درون طرح ها و اهداف، زنجیره های بهم پیوسته ای به شمار می روند که با محوریت بن سلمان و اقدامات او فعلیت پیدا می کنند. اگرچه این اقدامات می توانند در کوتاه مدت نتیجه بخش باشند اما آنچه مسلم و بدیهی می باشد رخداد قطعی آنتروپی در قدرت سعودی است که با بواسطه رهیافت سیاسی بن سلمان در درون ساختار بازتولید شده سعودی با استعانت به گزاره های شخصی گرایانه معطوف به ملی گرایی  و سیاسی سازی جامعه در حال جریان است. مضافاً اینکه مخالفان بالاخره در یک نقطه ای از تاریخ قدرت در سعودی با زعامت محمد بن سلمان بهم خواهند رسید و در کنار هم علیه او و مبادی فکری – عملیش متحد خواهند شد.

 

ارسال نظر
آخرین اخبار